نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





 

 

 


[+] نوشته شده توسط محمد حسین در 9:42 | |







 

قاصدک

قاصدک حرف دلم را توفقط میدانی/ نامه ی عاشقیم را تو فقط  میخوانی

قاصدک هیچکس با من نیست / همه رفتند تو چرا میمانی؟

 

امانم بدهید

نفس میکشم بودنت را نیستی

هوای بوی تنت را کرده ام میدانی

پیرهن جدایی ات بد جور بر قامتم گشاد است تو نیستی

آسمان بی معنی ست

حتی آسمان پرستاره و باران

مثل قطره های عذاب روی سرم می ریزد تو نیستی و من چتر می خواهم...

هر چیزی که حس عاشقانه و شاعرانه میدهد در چشمانم لباس سیاه پوشیده ...

خودم را به هزار راه میزنم

به هزار کوچه

به هزار در

نکند یاد آغوشت بیفتم...

 

از یاد رفته

یه روزی میاد که هیچکس منو یادش نمیاد . چه دنیای عجیبیه .

با من كه شكسته ام كمی راه بیا

بالی بگشا و گاه و بی گاه بیا

آزرده مشو بیا گناه از من بود

گفتم كه مقصرم تو كوتاه بیا

 

حال خودمه

 

میدونین چیه آدم از بعضیا توقع بعضی کارهارو نداره خوب واسه همین دلش میگیره .

میخوام عوض شم میخوام بشم مثل همون بعضیها بشم واسه خود خودم .

همه میگن مهربونی ولی هیچکس نمیگه بیا بهت مهربونی کنم .

بابا منم آدمم یه کمم به جای تعریف عمل کنین .

یعنی اینقدر براتون سخته؟؟؟؟؟

 

 

پاییز را فراموش کن

 

نفرین به اون کسایی که روی دلا پا می ذارن تا که می بینن عاشقی میرن و تنهات می ذارن نفرین به آدمایی که تو سینه ها دل ندارن عاشق عاشق کشین ، رحم و مروت ندارن

 

وقتی برگ های پاییز رو زیر پات له می کنی یادت باشه روزی بهت نفس هدیه می کردن

 

 

دلگیری از دلم

 

 

میدونی چرا دلم ایقده گرفته؟؟

واسه اینه که من واقعا دوسش داشتم و دارم .ولی اون

بعضی وقتا میگم کاش منم مشکل داشتم ای کاش میبایست مشکلمو حل کنه شاید حسم می کرد .اینطوری تحقیرم نمیکرد

کاش دنیا اینقده طولانی نبود .

 

 

این رسمشه؟

 

رسم عاشقی این نیست رسم عاشقی این نیست که بگویی مرا دوست داری و بعد از مدتی مرا تنها بگذاری.

رسم عاشقی این نیست که مرا به اوج قله احساسات ببری و بعد مرا از همان جا رها کنی.

این رسمش نیست که پا به پای من بیایی و روزی رفیق نیمه راه شوی.

این رسمش نیست که قلبم را بگیری و  آن را بازیچه خودت کنی.

این رسمش نیست...

 

 

 

 

 

 

بارون

[+] نوشته شده توسط محمد حسین در 20:41 | |







 

 

 

 

 

 


[+] نوشته شده توسط محمد حسین در 18:19 | |







 


[+] نوشته شده توسط محمد حسین در 16:4 | |







 

 

 

 

 

                   توی دنیا چی می خوای به پات بریز

همه هستیمو من به سرا پات بریزم

لب پر خنده می خوای بیا لبهام مال تو

چشم پر گریه می خوای هر دو چشمام مال تو

بیا تا برات بگم من وجودم مال تو

بذار تا فدات بشم من غرورم مال تو

اگه بازیچه می خوای بیا قلبم مال تو

اگه رودخونه می خوای سیل اشکام مال تو

چرا من بی تو بمونم نمی دونم نمی تونم

واسه ی زندگی کردن تو را می خوام خوب می دونم

تو بدون عشقم تو هستی برا من زندگی هستی

تو بدون عشقم تو هستی برا من زندگی هستی...

 

 

 

 
 
 

برای توووووووو ........

برام هیچ حسی شبیه تو نیست ! کنار تو درگیر آرامشم

همین از تمام جهان کافیه.. همین که کنارت نفس میکشم . . .

برام هیچ حسی شبیه تو نیست تو پایان هر جستجوی منی

تماشای تو عین آرامشه .. تو زیباترین آرزوی منی


بگو تــــــمــــــام تــــو مال من است

دلم میخواهد

حسادت کنم

به خودم....

 
 
 

وفتی میای صدای پات...

میای صدای پات از همه جاده ها میاد

انگار نه از یه شهر دور که از همه دنیا میاد

تا وقتی که در وا می شه لحظه دیدن می رسه

هرچی که جاده ست رو زمین به سینه من می رسه

ای که تویی همه کسم بی تو می گیره نفسم

اگه تورو داشته باشم به هرچی می خوام می رسم

وقتی تو نیستی قلبمو واسه کی تکرار بکنم

گلهای خواب آلوده رو واسه کی بیدار بکنم

دست کبوترای عشق واسه کی دونه بپاشه

مگه تن من می تونه بدون تو زنده باشه

ای که تویی همه کسم بی تو می گیره نفسم

اگه تورو داشته باشم به هرچی می خوام می رسم

عزیزترین سوغاتیه غبار پیراهن تو

عمر دوباره ی منه دیدن و بوییدن تو

نه من تورو واسه خودم نه از سر هوس می خوام

عمر دوباره ی منی تورو واسه نفس می خوام

ای که تویی همه کسم بی تو می گیره نفسم

اگه تورو داشته باشم به هرچی می خوام می رسم

وقتی میای صدای پات از همه جاده ها میاد

انگار نه از یه شهر دور که از همه دنیا میاد

 

تا وقتی که در وا می شه لحظه دیدن می رسه

هرچی که جاده ست رو زمین به سینه من می رسه

ای که تویی همه کسم بی تو می گیره نفسم

اگه تورو داشته باشم به هرچی می خوام می رسم

 

 

 

 

 
 
 

میخوام ازت تشکر کنم...

واسه بودنت. واسه اینکه توی این قحطیه محبت ، بی منت بهم محبت میکنی .

ممنونم که تحملم میکنی . ممنونم که غم سنگین تو نگامو میخونی. ممنونم که وقتی دلم از دست همه پره میزاری بغلت کنم . اینجوری خیلی آروم میشم .ممنونم که اگر بعضی وقتا کم لطفی میکنم اونم نه از روی عمد فقط از روی بی حواسی بازم کنارم میمونی و هرچند ناراحتی و از توی چشمات میخونم اما بازم میگی عیبی نداره......

بیشتر از این نمی تونم بگم چون این جوری اشکام نیمزارن دیگه بنویسم ......فقط ممنونم دوست خوبم .

م..ا جونمی کاش بتونم تمام این محبتا تو جبران کنم . اونم نه یه جا . خورد خورد و کم کم که بودنت طول بکشه.....

خودت میدونی که به شدّت دوست دارم و هم من هم خودت اینو فهمیدیم که دوست داشتن از عشق خیلی بهتره....

پس اگه تورو دوست دارم خیلی زیاد منو ببخش.....

اگه تویی اون که فقط دلم میخواد منو ببخش

منو ببخش اگه واسه چشای تو خیلی کمم

تو یه فرشته ای و من اگه فقط یه آدمم

منو ببخش اگه برات میمیرم و زنده میشم

اگه با دیوونگی هام پیش تو شرمنده میشم

..............................................................................






 چه قدر سخته تو چشمای کسی که تمام عشقت رو ازت دزدید

 

و به جاش یه زخم همیشگی رو به قلبت هدیه داد زل بزنی و

 

به جای اینکه لبریز کینه و نفرت شی‌ ، حس کنی هنوزم دوسش داری

 

چه قدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به دیواری تکیه بدی که  یه بار

 

زیر آوار غرورش

 

همه وجودت له شده ….

 

چه قدر سخته تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی

 

اما وقتی دیدیش هیچ چیزی جز سلام نتونی بگی….

 

چه قدر سخته وقتی

 

پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه اما مجبور  باشی

 

بخندی

 

تا نفهمه هنوزم دوسش داری …….

 

چه قدر سخته گل آرزوهاتو تو باغ دیگری ببینی

 

و هزار بار تو خودت بشکنی و اون وقت آروم زیر لب

 

 

 

 

بگی : گل من باغچه نو مبارک

..........................................................................

.............................................................................................................

زمستان نبودنت....

 

شال گردن من برای زمستان نبودنت

 

 

 

شال گردن میبافم

 

یک غم راازرو

 

غم دیگررااززیر

 

زیر ورویش غم میشود

 

میان گره های کاموای سیاه

 

اشک هایم گم میشود

 

کلاف کاموا نفس آخررامیکشد

 

غم اما تمامی ندارد

 

شاید فردا شال دیگری ببافم

 

آخرزمستان سردیست

 

اولین زمستان نبودنت.......

 

 

 

 

 

 

 

درنبودنت سرمای عجیبی

 

اینجارادربر گرفته.....

 

برگرد..................

 

درزمستان نبودنت

 

گل های باغچه دلم منتظر جوانه اند

 

 

 

 

 

 

 

هیزم نبودم...

 

ولی

 

سوختــــــــم درزمستان نبودنت!

 

 

 


 

 

سردی فاصله که کوران میکند

 

دراین زمستان نبودنت

 

من میمانمو......

 

این قلب یخی....

 

 

.............................................................................................................

 

....................................................................

[+] نوشته شده توسط محمد حسین در 15:12 | |







 

 


[+] نوشته شده توسط محمد حسین در 15:9 | |







 

 

 

 

 


[+] نوشته شده توسط محمد حسین در 15:6 | |







 

با سلام بخشید عزیزم...................

 

 

 


[+] نوشته شده توسط محمد حسین در 14:24 | |



صفحه قبل 1 صفحه بعد